Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-02@06:14:49 GMT

نگاهی به نقاشیِ پاره شده‌یِ کمال الملک در کاخ گلستان

تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۲۷۷۳۳

نگاهی به نقاشیِ پاره شده‌یِ کمال الملک در کاخ گلستان

«گربه و قفس قناری»؛ اثری منسوب به کمال الملک که در کاخ موزه گلستان نگهداری می‌شد و در مالکیت عمومی قرار داشت. این اثر که متعلق به تمام مردم ایران زمین بود، حالا بنا بر آنچه یک فعال گردشگری منتشر کرده، چنین گفته می‌شود که پاره شده است.

به گزارش خبرنگار بخش تجسمی ایسنا، این روزها کاخِ گلستان را شاید بتوان یکی از مکان‌هایِ کم فروغِ فرهنگی و هنری به واسطه شیوه مدیریت دانست؛ چراکه مدام خبرهایی نگران کننده از این موزه درخصوص وضعیت آثار هنری  به گوش می رسد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



چندی پیش بود که خبرِ به سرقت رفتن تابلویِ چهره‌یِ مظفرالدین شاه پس از بررسی دفاتر قدیمی‌تر اموال کاخ گلستان تایید شد. درباره این ماجرا اظهارنظرهای مختلفی مطرح شد که مهم‌ترین آن‌ها ادعاهایی درباره امکانِ بازگرداندنِ این اثر به کشور، از طریقِ شکایت بود.

قبل از آن هم در سال ۹۹ خبر گم شدن آلبوم عکس ناصرالدین شاه در موزه کاخ گلستان تهران، نگاه ها را به خود جلب و انتقادها را متوجه این بخش کرده بود.

اما زمان زیادی از انتشار این خبرها سپری نمی‌شود که حالا خبری مبنی بر پاره شدن اثری با عنوان «گربه و قفس قناری» منسوب به کمال‌الملک منتشر شده است. آرش مودی، فعال گردشگری به دنبال بازدیدی که به تازگی از کاخ گلستان داشته، این خبر را منتشر کرده و احتمال داده است: «شاید هنگام میخ زدن به دیوار توسط میخ پاره شده است.»!

از دامنه‌یِ ادامه‌دارِ انتشار اخبارِ این چنینی در کاخ گلستان که گذر کنیم، اما باید به این سوال اساسی پاسخ دهیم که اساسا «گربه و قفس قناری» چطور متعلق به تمامِ مردم ایران محسوب می‌شود و ارزشِ آن در بازار هنر چقدر تخمین زده می‌شود؟

چرا اثرِ کمال الملک متعلق به همه مردم ایران است؟

«گربه و قفسِ قناری» نام اثری منسوب به کمال الملک است که با تکنیک رنگِ روغن روی بوم و در سال ۱۳۰۸ توسط این نقاش خلق شده است. این اثر هنری دوبعدی که در نگاره زیر دیده می‌شود، باتوجه به تاریخ درگذشتِ پدیدآورنده آن (۱۳۱۹) یا تاریخ انتشارش، هم‌اکنون در سراسر جهان در مالکیت عمومی قرار دارد و استفاده از آن آزاد است.

«گربه و قفسِ قناری»، اثری منسوب به کمال الملک


براساسِ متنِ صریحِ قانونِ «حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان»، به مؤلف و مصنف و هنرمند «پدیدآورنده» و به آن چه از راه دانش یا هنر و یا ابتکار آنان پدید می‌آید، بدون در نظر گرفتن‌ طریقه یا روشی که در بیان و یا ظهور و یا ایجاد آن به کار رفته «اثر» اطلاق می‌شود.

فصلِ سومِ این ماده قانونی با موضوع «‌مدت حمایت از حق پدیدآورنده و حمایت‌های قانونی دیگر» صراحتا بیان می‌کند: «مدت استفاده از حقوق مادی پدیدآورنده موضوع این قانون که به موجب وصایت یا وراثت منتقل می‌شود از تاریخ مرگ پدیدآورنده سی‌سال است و اگر وارثی وجود نداشته باشد یا بر اثر وصایت به کسی منتقل نشده باشد، برای همان مدت به منظور استفاده عمومی در اختیار وزارت‌ فرهنگ و هنر قرار خواهد گرفت.»

بنابر آنچه در متن قانون اساسی به آن اشاره شده، «گربه و قفسِ قناری» نه تنها حقِ تکثیرِ آن به پایان رسیده، بلکه متعلق به وزارت فرهنگ و هنر و مردمِ ایران است. اثری که حالا اصلِ مهمِ امانت‌داری در آن رعایت نشده و دچار آسیب‌هایی شده که از قیمتِ آن قطعا کاسته است.

انتقادهای هنری به تابلو نقاشی «گربه و قفسِ قناری»

علاوه بر ارزشِ تاریخی و مالکیت این اثرِ کمال الملک، انتقادهایی نیز به لحاظ ابعاد زیبایی‌شناسانه به آن وارد بوده است. جمشید حقیقت‌شناس، منتقد و هنرمند در مقاله‌ای درباره این اثر چنین اظهار نظر کرده است: «گلدان چینی آبی و سفیدی با نقش گل و برگ در سمت راست نقاشی روی دراور چوبی قرار دارد. چند شاخه پیچک در آن دیده می‌شود. در زمینه پشت، پرده‌ای سیاه آویزان است و دیوار گچ‌بری نمایان است. نوری قوی از سمت راست به مجموعه می‌تابد. نخستین بار این نقاشی را در کتاب «کمال‌الملک» نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۶۲ دیدم و آن را اثری بد و متوسط یافتم. به نظر فاقد حس زیباشناسی آثار او بود و شکل پاکیزه و کمال‌گرای آثار او را نداشت. اکنون با گذشت بیست و چند سال از آن تاریخ هنوز هم آن را نمی‌پسندم. به راستی انگیزه پدید آمدن آن چه می‌تواند باشد؟ پیچک‌ها در گلدان، قناری در قفس، گربه‌ای در اتاق؟ آیا ارتباطی بین این سه وجود دارد؟ هیچ کدام از آنها در شرایط طبیعی نیستند. آیا جمله سمت چپ تابلو «خانه زادمحمد پیشخدمت و نقاشباشی حضور همایونی» مفهومی دارد؟»

فارغ از نگاه‌هایی که به لحاظ امرِ زیبایی‌شنایی نسبت به این اثرِ کمال الملک وجود دارد، اما درباره اتفاقی که برای این اثر رخ داده، به نظر می‌رسد باید به پرسشی اساسی‌تر درباره قیمتِ این اثرِ تاریخی ـ هنری در بازار هنر پاسخ داد.

اما درباره‌ی قیمتی که از اثرِ منسوب به کمال الملک احتمالا کاسته شده، ایسنا در تلاش برای گفت وگو با کارشناسان آثار تاریخی و هنری است.

تصویری که نشان می‌دهد اثرِ منسوب به کمال الملک دچار آسیب شده است

انتهای پیام
 

منبع: ایسنا

کلیدواژه: کمال الملک کاخ گلستان گربه و قفس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۲۷۷۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا ژاپنی‌ها به نقاشی «ارواح» علاقه دارند؟

شوهر اویوا می‌خواست دوباره با همسایه ثروتمندش ازدواج کند، اما همسرش هنوز زنده بود. او ابتدا سعی کرد اویوا را مسموم کند، اما به جای اینکه او را بکشد، او را به طرز وحشتناکی زشت کرد. سپس او را به رودخانه انداخت تا غرق شود که موفقیت‌آمیز بود. اما بعداً، وقتی به آن رودخانه بازگشت، روح اویوا از آب برخاست تا او را به هرکجا که رفت تسخیر کند!

به گزارش فرادید، تصاویر خوفناکی از این داستان ارواح ژاپنی و سایر موارد مشابه آن، موضوع نمایشگاهی در موزه ملی هنر آسیایی اسمیتسونین است؛ نمایشگاهی با عنوان: «نمایش ماوراء طبیعی: ارواح و تئاتر در چاپ ژاپنی». 

قرن‌ها پیش، داستان‌های ارواح در ژاپن بسیار نقل می‌شدند. بیش از ۵۰ اثر به نمایش گذاشته‌شده از سال‌های ۱۷۰۰ تا ۱۹۰۰ توسط هنرمندان ژاپنی، نمایانگر قدرت ماندگار هنر چاپ چوبی و داستان‌هایی است که امروزه در ژاپن همچنان رونق دارند.

داستان اویوا، همسر وفاداری که روحش برای تسخیر شوهر قاتلش بازگشت، سال ۱۸۲۵ در نمایش کابوکی «داستان ارواح یوتسویا در توکایدو» توسط تسورویا نانبوکو روایت شد. 

کیت بروکس، از متصدیان نمایشگاه، می‌گوید: اگرچه موضوع ماوراء طبیعی مدت‌ها بخشی از فرهنگ ژاپنی بوده، دوره اِدو (۱۶۰۳-۱۸۶۸) و این تولید خاص به این ژانر اهمیت دائمی داد.

تصاویری از این نمایش ارواح و سایر نمایشنامه‌های آن زمان برای مشتریانی که خواهان داشتن یادگاری از نمایش و بازیگران خاص آن در قالب چاپ چوبی بودند، توسط هنرمندان بازتولید شد.

کابوکی که در دوره ادو ایجاد شد، به دلیل اجراهای دارای سبک و جلوه‌های ویژه پیچیده‌ای شهرت یافت که آن را به یک سرگرمی محبوب برای مخاطبان تبدیل می‌کرد. 

بروکس می‌گوید: «ترفندهای روی صحنه مانند درهای مخفی و وسایل زیاد صحنه نمایش مانند خون مصنوعی، وسایلی مانند سیم که شخصیت‌ها با کمک آن‌ها پرواز می‌کردند، همگی نشان‌دهنده حضور ارواح بودند.» 

هزاران چاپ با قیمت‌های شگفت‌آور ایجاد و در دسترس قرار گرفت. بروکس می‌گوید در دهه ۱۸۴۰، یک چاپ چوبی چندرنگ تک ورق به قیمت یک وعده نودل بود. 

چنین نمونه‌های رنگارنگ و زنده‌ای به ندرت پس از نزدیک به دو قرن باقی می‌مانند، به‌ویژه چاپ‌هایی که شامل برگه‌های کاغذی بلند می‌شدند تا جلوه‌های پیچیده صحنه را منعکس کنند. 

یکی از چاپ‌های چوبی استادانه این نمایش سال ۱۸۶۱ توسط اوتاگاوا کونیسادا ساخته شد. در این چاپ، بدن اویوا را می‌بینید که با یک قلاب ماهیگیری به سطح کشیده شده و با بالا بردن برگه، جسد دوم را می‌بینید، خدمتکاری که ناخن‌های دستش بعد از مرگ همچنان رشد می‌کنند. 

این ترفند روی صحنه گیراتر است، چون هر دو جسد توسط یک بازیگر به تصویر کشیده می‌شوند که لباسش را سریع عوض میکند. 

در دهه ۱۸۶۰، نزدیک ۴۰ سال از کاربرد ترفند صحنه می‌گذشت و در آن دهه، از مخازن واقعی آب روی صحنه استفاده میشد. بروکس می‌گوید چاپ‌ها برای بزرگداشت این ترفند ایجاد شدند. این قبیل چاپ‌ها نادر هستند، به خصوص آن‌هایی که کاملاً سالم باقی ماندند. 

ارواح قرن‌ها در تئاتر «نو» برجسته بودند و هدف آن‌ها، مخاطبان نخبه‌تر و باهوش‌تر بود. 

شاکیو، از سری «صد بدون نمایشنامه»، تسوکیوکا کوگیو، چاپ چوبی، ۱۹۲۷-۱۹۲۲ موزه ملی هنر آسیایی

فرانک فِلتِنز، از متصدیان این نمایشگاه می‌گوید: «آن مراسم شامل رقص، سرود و شخصیت‌هایی با ماسک‌های چوبی استادانه میشد. او می‌گوید: گذاشتن ماسک به این معنا بود که فرد اساساً نه تنها جوهره آن نقش را به خود می‌گیرد، بلکه در حال تبدیل شدن به آن است. این نوعی انتقال روح است که برای آن‌ها اتفاق می‌افتد.»

تسوکیکا کوگیو، هنرمند قرن نوزدهم در زمینه چاپ چوبی، نه تنها با مستند کردن شخصیت‌های ترسناک، بلکه با نشان دادن بازیگران پشت نقاب‌ها و خلق تصاویر پشت صحنه تئاتر برای نخستین بار، دست روی علاقه روزافزون به نو گذاشت. 

فلتنز می‌گوید: «این نگاه دزدکی به پشت صحنه تقریباً به نوعی توهین‌آمیز است، چون اسطوره‌شناسی نو را از بین می‌برد.» 

«داستان‌های نو شاید به اندازه کابوکی در بازتولید شبح‌ها مهیج نبوده باشند، اما در عوض فرم آن‌ها داستان‌هایی از گذشته‌های دور بود و آن داستان‌ها اغلب با مکان‌های خاص در سراسر ژاپن مرتبط هستند». 

«آن داستان‌ها از طریق ارواح مرتبط با آن مکان‌ها بیان می‌شوند و ارواح برای حافظه محلی حکم مجرای ارتباطی را دارند.» 

به راستی چرا ارواح در سنت‌های فرهنگی ژاپن دوام آورده‌اند و در دوره ادو احیا شدند؟ 

به نقل از پِرل مُسکوویتز مجموعه‌دار که همراه همسرش سیمور مسکوویتز، صدها اثر چاپی را به موزه هدیه داده، در کاتالوگ نوشته شده که شاید راهی برای نمایش جامعه‌ی در حال تغییر بوده است: «حدس من اینست که این داستان‌های شبح‌آلود اشکالی از عدالت در جامعه‌ی فئودالی بودند که در آن، اقتدار طبقه حاکم، مطلق بود». 

«در چنین سیستم طبقاتی ناعادلانه‌ای، تماشای این نوع نمایش‌ها که در آن‌ها، ارواح می‌توانستند به روشی که مردم نمی‌توانند انتقام بگیرند و عدالت را از طریق این نقشه‌های انتقام‌جویانه اجرا کنند، نوعی تخلیه روانی بود.» 

بروکس می‌گوید دانستن شمار چاپ‌های آن زمان دشوار است و مردم هنوز آن‌ها را با روش‌های سنتی می‌سازند. 

بینندگان حتماً می‌توانند این تصاویر ارواح را به تصاویر ترسناک فیلم‌های مدرن ژاپنی مانند Ringu محصول ۱۹۹۸ و بازآفرینی انگلیسی آن به نام The Ring محصول ۲۰۰۲ مرتبط کنند. 

بروکس می‌گوید: «ارواح ژاپنی چیزهایی هستند که مردم آن‌ها را فیلم‌های ترسناک ژاپنی می‌شناسند. بنابراین حتی اگر تخصصی در این موضوع نداشته باشید، همچنان می‌توانید چیزهایی ببینید که می‌شناسید و به آن‌ها علاقه دارید.»

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • بلیت‌ پاره بده، جایزه بگیر
  • برپایی نمایشگاه نقاشی «افکار» در نقش جهان
  • یک «نقاشی» چگونه راز ساخت اهرام مصر را فاش کرد؟ (+عکس)
  • بیت المقدس عملیاتی منجر به آزادسازی پاره تن ایران+فیلم
  • زیبایی نقاشی خداوند در طبیعت زیرکوه
  • تراژدی جدید برای پناهندگان در نزدیکی جزایر قناری اسپانیا
  • وقتی بازیکنان رئال مادرید، طرح های نقاشی شده چهره خود را مشاهده می کنند / فیلم
  • کمال نامه ی مستان حیدری / امیرالمؤمنین در شعر خواجوی کرمانی
  • چرا ژاپنی‌ها به نقاشی «ارواح» علاقه دارند؟
  • رازهای نقاشی مرگ سقراط